صدای قمه هلیا

متن این یادداشت به شرح زیر است:
انتشار کلیپ قمه کشی دختران پیامهای مهمی برای دغدغهمندان مسائل اجتماعی دارد؛ بنابراین ایجاب مینماید صدای آن را شنید و با تامل جدی این اتفاق را مورد کنکاش قرار داد.
شاید در نگاه بعضی ها، قمهکشی دختران همانند چاقوکشی و قمهکشی پسران است و نباید حساسیتی به خرج داد.
اما واقعیت های فرهنگی جامعه ی ما از یک سو و ارزشهای رفتاری و ویژگیهای زنانه و مردانه به ما اجازه نمی دهد به سادگی از کنار این حادثه عبور کنیم.
در مرحله اول، این رخداد در میان جمعیتی روی داده که بعضی از حاضران تماشاچی، بعضی مشوق و بعضی فیلمبردار حادثه بودند. اگرچه این نحوه رفتار قابل تجزیه و تحلیل است اما مسئله اصلی خودِ قمه کشی دختران است که باید ریشه یابی شود.
ویژگیهایی همچون: عشق ورزی، مهربانی، محبت، عطوفت، طرد خشونت و دلرحمی از ویژگیهای مهم مادرانه و زنانه است که در وجود جنس زن بیشتر تجلی یافته او را بر مرد برتری داده تا دامنشان مامن، ماوا و آرامبخش فرزندان و خانواده باشد.
بنابراین به این جهت است که قمه کشی دختران زنگ خطری است برای کم رنگ شدن ویژگیهای پسندیده جنس زن تلقی میگردد.
بی شک خشم فرو خورده و آرزوهای برآورده نشده جوانان پسر و دختر عامل مهمی در میل به خشونت تلقی میگردد. وقتی بدانیم قریب به ۱/۵ میلیون دختر دهه شصتی ازدواج نکرده که تقریبا شانس خود را برای ازدواج نزدیک به صفر می بینند وجود دارد، و پس از سالها تحصیل و کسب مدرک و مهارت با درب های بسته جهت اشتغال مواجه میشوند و همچنان دست خود را برای اندک مخارج جوانی بسوی پدر و مادر دراز می کنند، وقتی متولدین دهه های هفتاد و هشتاد سرنوشتی مشابه برای خود تصور می کنند، نباید انتظار رفتاری معقول، آرام و آمیخته با مهر و محبت بر مبنای ارزشهای جامعهای که آنان را به این وضعیت مبتلا کرده، داشته باشیم.
بنابراین قمه کشی هلیا نوعی اعتراض به وضعیت موجود جوانان سرخورده است.
از نگاهی دیگر عملکرد ناقص نهادهای متولی اجتماعی کردن جوانان مانند خانواده، مدرسه، دانشگاه و نهادهای مذهبی، نحوه انتقال نامناسب و غیر علمی ارزشها با توجه به تغییرات اجتماعی، جهانی شدن و در نوردیده شدن دیوارهای خانه ها توسط فضای مجازی، نبود مجامع بحث و گفتوگو در مدارس و حلقههای نقد و بررسی در دانشگاهها و مجامع علمی که سلیقههای متنوع جوانان را شامل شود، تبلیغ یک جانبه ارزشهای دینی در مجامع مذهبی، نبود فضای مناسب علمی جهت اجتماعی کردن کودکان و نوجوانان در فرهنگ سراهای محلات، عدم آموزش و تمرین کنار هم بودن، باهم بودن و تحمل یکدیگر، عدم آموزش درست شنیدن و خوب شنیدن برای فهمیدن، همه و همه عواملی است که در ایجاد رفتارهای هیجانی و عکسالعمل های خشونتآمیز بی تاثیر نمیباشد.
این وضعیت برای دختران و پسران تفاوتی نخواهد داشت. در واقع هلیای جوان که در بین گروه همسالان دچار خشم و عصبانیت آمیخته به نفرت شده، مهارتهای اجتماعی درست عشق ورزیدن، مهرورزی، تحمل، گذشت، گفتوگو، تعامل، باهم بودن و حل درست مسئله اجتماعی را نیاموخته اما در مقابل آگاهیهای علمی، مهارتهای فردی از قبیل زور آزمایی، ورزشهای رزمی، دفاع شخصی را در حد کامل یاد گرفته و به صورت تک بعدی رشد کرده؛ بنابراین در شرایط بحران و مواجه با مسئله ی اجتماعی از مهارتهایی که آموخته بهره میگیرد تا احساس شکست نکند.
به هرحال صدای قمه کشی هلیا پیام ها و هشدارهای مهمی دارد که باید شنیده شوند؛ در غیر این صورت باید در سال های آتی شاهد حوادث خشونت بار بیشتری دربین گروههای مختلف جوانان باشیم.