ماه مهر و بوی بی مهری!
آغاز فصل تحصیلی در ایران نیز در کنار جذابیتهای خاطرهانگیزش، شهرها و کلانشهرها و به تبع آن مدیران شهری را با مسائلی همچون ترافیک، ازدحام و آلودگیها، مسائل بهداشتی،آموزشی و… مواجه میکند و اقدامات مدیریت شهری در تمامی زمینه ها بیشتر از گذشته زیر ذرهبین قرار میگیرد.
با نگاهی کوتاه به برنامه ریزی شهرهای مختلف ایران برای آغاز سال تحصیلی جدید، می توان دریافت که همه این شهرها هفته ها پیش از اتفاق افتادن این رویداد فرهنگی بزرگ، با تشکیل جلسات ستاد ویژه بازگشایی مدارس و دانشگاهها اقدامات ضروری مشابهی را انجام می دهند و شهرداریهای سراسر کشور با اقدامات گسترده خدماتی در سطح شهرها خود را آماده آغاز سال تحصیلی می کنند تا با حداقل چالش به پیشواز جمع زیادی از آینده سازان کشور بروند.
پرواضح است که دانشآموزان سرمایههای گرانقدر و تأثیرگذار برای آینده ایران هستند و در جهت آرامش و آسایش آنها طرحهای مشابهی در سرتاسر کشور، با موضوع استقبال از ماه مهر و با سرفصلها و موضوعاتی از قبیل: زیباسازی، بهسازی و مناسبسازی معابر و فضاهای شهری اطراف مدارس سطح شهر، رفع ایرادات احتمالی فضای شهری، زیباسازی دیواره و بدنه اطراف مدارس، نصب و تعویض علائم و تابلوهای ترافیکی، ترمیم مبلمان شهری، اجرای لکهگیری آسفالت ورودیهای مدارس، بسترسازی برای ایجاد فضای سبز و گلکاری در محوطه مدارس، ترمیم و بهسازی پلهای عابر پیاده مقابل مدارس، رنگآمیزی، نقاشی و طراحی دیوارها، نیمکتها، سطل زبالهها و رسم اشکال هندسی روی زمین به همراه پاکسازی و بهسازی مدارس، رفع خطر و حذف موانع فیزیکی و نازیباییهای بصری، پاکسازی و رسیدگی به وضعیت پلهای عابرپیاده، لایروبی کانالها و جویها، امحای دیوار نوشتهها، شستوشوی دیوارها و نردههای مدارس و ساماندهی فضای سبز جلوی مدارس، جمعآوری ضایعات، خاک و نخاله محوطه بیرونی و درونی مدارس، خطکشیهای ترافیکی اطراف مدارس و دانشگاهها، شستوشو و رنگآمیزی باکسهای زباله و…از دیگر مؤلفههای مورد اجرا در طرح استقبال از مهر در شهرهای مختلف می باشد.
در بندر ماهشهر اما با گشتی در نقاط مختلف شهر متوجه میشویم که هیچ رنگ و بویی از ماه مهر و آغاز سال تحصیلی در سطح شهر و حتی ورودی مدارس و دانشگاهها وجود ندارد. تابلوهای رنگ و رو رفته، دیوارهای فرسوده و هزار لک، دربهای رنگ باخته و نازیبا، خط کشی های محوشده جلوی مدارس، آسفالت زخم و زیلی و هزینه های انجام نشده به شدت به چشم می آید.
این بی توجهی مفرط اما زمانی بیشتر نمود پیدا میکند که ناخودآگاهِ ما، مقایسه وار هزینه های گزاف و دست و دلبازانه دهها و صدها اداره و ارگان و شرکت و… برای مناسبتهای مختلف، در طول سال را مرور می کند و آنجاست که درگیر تضادی عمیق می شود.
بی گمان این نوع بی توجهی و برخورد با مهمترین رویداد فرهنگی کشور، می تواند موجبات انگیزه کشی و افول آموزش، پرورش و فرهنگ را در پی داشته باشد و سطح علمی آینده سازان کشور را بیش از پیش متزلزل کند. به نظر می رسد که نخستین گام در جهت رفع دغدغه استاندار مبنی بر برون رفت از بن بست علمی استان و بهبود جایگاه سی ام سطح کیفی تحصیلی خوزستان در بین ۳۱ استان، نه با اعتکاف علمی و افزایش ساعتهای آموزش، بلکه با آسیب شناسی کارشناسانه و اصلاح ریشه ای مسائل، پس از ایجاد شور و نشاط و انگیزه باثبات در سیستم آموزشی خواهد بود.