مدیران کل نخبگان بندرماهشهر را به مهره سوخته تبدیل نکنند
حسن عبادی سرپرست سابق اداره آموزش و پرورش بندرماهشهر در مراسم تودیع خورد با اثر بخش خواندن این نهاد بیان کرد: تفاوت آموزش و پرورش با دیگر سازمان ها در نوع خروجی آن است، این سازمان در روحیات فرزندانمان نقشی اساسی دارد.
وی افزود: در نظر نگرفتن نظر مدیران و فرهنگیان این شهرستان و برگزاری مراسم تودیع و معارفه آموزش و پرورش در فضای امنیتی و پلیسی بدون هیچگونه ایجاد تأمل صحیح نبوده و این اداره را دچار التهاب می کند.
عبادی اظهار کرد: تجربه کاری بنده در زمان فعالیتم گویای این مسئله است که افراد نخبه زیادی در این شهر وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند.
وی ادامه داد: هیچ گونه مشورتی با بنده به عنوان سرپرست اداره و فرهنگیان پیشکسوت این شهر برای انتخاب رئیس جدید صورت نگرفته است.
سرپرست سابق آموزش و پرورش بندر ماهشهر یادآور شد: با آمدن نیرو های غیر بومی چرخش نخبگان در شهر به نابودی کشیده می شود.
وی ادامه داد: عزل یکباره ای و بدون دلیل نخبگان شهر که طی سالیان گذشته در سمت های مختلف شهر حضور داشتند چیزی به جز مهره سوزی و خانه نشینی این افراد را در پی نداشته است.
وی با بیان اینکه نیرو های با ارزش زیادی در آموزش و پرورش بندرماهشهر وجود دارد تصریح کرد: مجموعه فرهنگیان بندرماهشهر نیرو های زبده و توانای زیادی را در خود جای داده است که حتی توانایی حضور در سمت های مدیر کلی را هم دارند.
وی افزود: در مدت مسوولیت های مدیران بومی سابق این اداره هیچ گاه اجازه ندادیم مشکلی به بیرون شهرستان برای حل آن در اداره کل منتقل شود بلکه تلاش کردیم هر گونه مشکل را با همفکری هم در شهرستان رفع کنیم
وی خاطرنشان کرد: به راستی اگر شایسته سالاری هدف الویت اول در انتخاب مدیران است چرا نخبگان بندرماهشهر بررسی نمی شوند.
حسن عبادی اظهار کرد: چه کسی پاسخگوی این موضوع می تواند باشد که یک نیروی دولت بعد از هزینه های زیادی که دولت برای ترقی وی متحمل شده است به هدر رود و این فرد چند رتبه به پایین تنزل پیدا کند.
وی ادامه داد: بنده به عنوان یک فرهنگی نسبت به سیاست های نماینده شهرستان و مدیر کل آموزش و پرورش منتقد هستم
وی افزود: اگر این رویه ادامه داشته باشد هیچ یک از نیروهای توامند بومی در آموزش و پرورش انگیزه ای برای پیشرفت و ترقی نخواهند داشت چرا که شاهد هستند مدیران بعد سال ها خدمت به جای ارتقای جایگاه عقبگرد داشته و زحمات انها به هدر رفته است.
عبادی تصریح کرد: با تمام این اوصاف قضاوت در مورد همه این مسائل را به خداوند میسپارم و تاسف میخورم که کاش در کشور عزیزمان مسائل سیاسی و دو دسته گی ها وجود نداشت و ظرفیت ها نابود نمی شد.
وی در پایان گفت: متاسفانه عده ای برخی از افراد را پله های خود برای پیشرفت قرار می دهند و در این شرایط هیج چیزی جز سرخوردگی برای نیروهای توانمند بومی به دنبال ندارد.
سایه بان
اندر حکایت سخنان سرپرست سابق اداره آموزش و پرورش بندر ماهشهر در جلسه معارفه رییس جدید آموزش و پرورش بندر ماهشهر در سالن فرمانداری: سرپرست سابق آموزش و‌پرورش بندرماهشهر، که به مدت ۵ ماه با حفظ سمت معاونت توسعه نیروی انسانی(معاونت مالی و‌پشتیبانی) مشغول به کار بوده‌اند و بارها در حضور تعداد زیادی از فرهنگیان بندر ماهشهر اعلام کرده بودند که امیدوار هستند کسی به سرعت به عنوان رییس اداره تعیین شود و این بار سنگین مسئولیت را از دوش ایشان بردارد.... حال در جلسه معارفه رییس اداره آموزش و پرورش در دی ماه ۹۶، ۶ دقیقه صحبت می‌کنند و در این ۶ دقیقه، ۳۴ بار از واژه "من" (بدون احتساب واژه‌های "ما" و "بنده") استفاده می‌کنند، که در صورت احتساب واژه‌های"ما و بنده" بیش از ۶۰ بار در ۶ دقیقه به نام شخص خودشان اشاره می‌کنند؛ یعنی در هر دقیقه ۱۰ بار می‌گویند:"من"!!!!!!!!!!!!!!!! و از آن طرف ۱۱ بار از واژه ی "نخبه" و ترکیباتش در ۶ دقیقه سخنرانیشان استفاده می‌کنند که چه؟! که چرا در تعیین رییس اداره آموزش و پرورش ماهشهر از "ایشان" که گویا "نخبه" هم هستند استفاده نشده است؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!? حال سوال اینست: ایشان واژه نخبگی را از کجا به خود چسبانده‌اند؟! آیا صرفا از طریق دریافت یک تقدیرنامه که جهت رعایت ادب، ایشان را نخبه خطاب کرده‌اند؟!؟؟؟؟ آیا واقعا ایشان از "بنیاد ملی نخبگان" گواهی نخبگی دریافت کرده‌اند؟؟؟؟؟؟؟ درغیر این صورت چگونه خود را "نخبه" تلقی می‌کنند؟؟؟؟؟ در خوش‌بینانه‌ترین حالت، کدام انسان فرهیخته و نخبه‌ای، در ۶ دقیقه سخنرانی، ۱۱ بار نخبگی خود را به رخ حضار می‌کشد؟؟؟؟؟؟؟؟! کدام انسان نخبه‌ای در این حد مجذوب و مغفولِ شخصیت و فردیّت خود است که بیش از ۶۰ بار در شش دقیقه خود را بهترین گزینه ریاست بداند؟؟؟؟؟!!! آیا شایسته است فردی که خود را مدعی ریاست نهاد فرهنگی-اجتماعی آموزش و پرورش می‌داند چنین سخنانی را در یک جلسه رسمی ایراد کند؟!: - "امثال من در این شهر زیادند? از افرادی مثل خودم می‌خوام بگم?..." -"من تنها معاون مالی بودم که با ماشین حساب حکم کارگزینی رو حساب می‌کردم...."? ایشان این جمله را به عنوان سندی دال بر شایستگی و‌نخبگی خود برای گزینه ریاست می‌آورند....آقای محترم شما اگر فرمول فیثاغورس را هم کشف می‌کردید باز دلیل بر این نبود که مناسب‌ترین گزینه برای ریاست باشید... با این تفکرات ۵ ماه اداره آموزش و پرورش را مدیریت کردید؟؟؟؟؟ هر کس توانایی محاسبات ریاضی داشت از نظر شما شایسته و لایق پست بوده است؟؟؟؟؟؟ -"۵ ماه متوالی مسائل چالشی به فرمانداری و اداره کل منتقل نشد..."? بر اساس کدام سند این ادعا را کرده‌اند؟؟؟؟؟ کم نیستند فرهنگیانی که در این مدت تنها راه رسیدن به حق خود را مراجعه به اداره کل دانسته‌اند... یک نمونه‌اش برنامه جذب نیروهای حق‌التدریس بوده که به فرمانداری و اداره کل که هیچ بلکه به وزارت هم رسید و مورد دیگرش انتصاب نابسامان مدیران مدارس.... -" کسانی که دنبال نخبه‌هان و میگن دنبال نخبه هستیم تا شهر رشد کنه، نمی‌تونستند چشم باز کنند ماها رو ببینند؟??? یه دقیقه کسی با من هیچ جلسه‌ای کوتاه یک دقیقه‌ای گرفت؟?..." آقای محترم، شما اگر به نخبه بودن خودتان اعتقاد دارید؛ پس نیازی نبوده است که مسئولین چشمهایشان را آنچنان باز کنند که شما را ببینند! صرفا خودبینی یا توهم؟! -"ما چرا باید نخبه‌های شهرمون یکی پس از دیگری برن و محو بشن و کسی پاسخگو باشد..." اکنون نخبه بعدی شما هستید که باید محو شوید؟؟؟؟؟ -"آقای تقی‌زاده شما به عنوان کسی که مسئولیت استانو به عهده دارید یک دقیقه شما با من صحبت کردید که من کی بوووووودم؟ چی بووووودم؟ به کجا رسیدددم؟? ۷سال، ۷ سال تجربه کاری، باید الان با خودم ببرم توی مدرسه‌ای در یک‌جای دیگه کار کنم؟.." آدمی احساس شرمساری می‌کند با خواندن چنین جملات سخیفی از فردی که مدعی ریاست آموزش و پرورش است. حال شما جواب‌گو باش به جای جناب آقای تقی‌زاده؛ تجارب شما از کدام یک از معاونین محترم قبلی بیشتر بوده است؟! از آقای نیسی، آقای قنبری، آقای کاظمی، آقای نظارات و .... کدام یک؟! با چه میزان سعه‌صدر ۷سال کار کردنتان را اینقدر بازتاب می‌دهید؟؟؟؟ شما که کلا از ریاست بری و بیزار بودید(در همین جلسه از ریاست قبلی اداره آموزش و پرورش ماهشهر شاهد می‌آورید که موکدا استعفا نوشته بودید؟؟!) حال چه شد که فریاد «تجربه‌کاری، تجربه‌کاری» می‌کشید؟؟؟؟؟ -"من ده سال دیگه جلوم درواقع فضا باز بود، می‌تونستم تو اداره خدمت کنم..." -" اونی که فردا می‌خواد معاون مالی اداره بشه چه امیدی داشته باشه مثل من سرش نیاد،نره و توی یک مدرسه خدمت کنه..." گویا شما با این شرط به سرکار آمدید که پستتان سلسله مراتبی بالا برود در غیر این صورت حق شما پایمال گردیده است؟؟؟؟؟؟ چه به سر شما آمده است؟! صرفا به دلیل اینکه باید وارد یک‌مدرسه شوید خود را در جرگه مدیران و‌معاونان و‌معلمان مدرسه ببینید؟؟؟؟ می‌دانید چه توهینی به شخصیت شغلی این عزیزانِ زحمت‌کش کرده‌اید؟!؟؟؟؟ جز مرحوم سید که واقعا انسان بزرگوار و شایسته‌ای بودند و‌جناب آقای مندنی قنواتی، در این سال‌های اخیر سایر معاونین بعد از تحویل پست معاونت به مدارس رفتند و‌مشغول به شغل شریف معلمی یا مدیریت مدارس و ... شدند. با همین دیدگاه به شغل شریف معلمی در طی ۷سال!!! بر مسند بودنتان نگریسته‌اید؟! -" مِن‌بعد من به عنوان یک فعال اجتماعی با خیلیا کار دارم، دست به قلم هستیم و صحبت خواهیم کرد..." و البته افراد دیگری هم هستند که دست به قلم باشند! -" تو این ۵ ماه آقای بیرانوند شما بزرگ شهر هستید من عذرخواهی می‌کنم در محضر شما ایجوری!!!!!! صحبت می‌کنم، اگه سکته می‌کردم???? و می افتادم، کی پاسخگو بود؟!" عجب و صد عجب؛ اکنون مزد سکته نکردن شما(ان شاءلله که همیشه تندرست باشید) در این ۵ ماه سرپرستی اداره، تصدی پست ریاست است؟؟؟؟؟!؟!!! آیا رواست اگر کسی سرپرستی جایی را به عهده داشت درصورت سکته نکردن، واجب باشد که ریاست آنجا را نیز حتما عهده‌دار شود؟!? تمام روسا به صرف سکته نکردن در پست‌های قبلی، ابلاغ ریاست گرفته‌اند؟؟؟؟؟؟ -" خدا را شاهد می‌گیرم شب و‌روز توی قضیه حق‌التدریسا نداشتیم ولی نذاشتیم یک معضلی به استان ارجاع داده بشه" ??? در اینجا جز سکوت هیچ کلامی سزاوار توصیف عمق فاجعه نیست. -" کدام آسیب از مجموعه آموزش و پرورش و مجموعه معاونین ما به استان درج داده شد؟! این گلگی است که ما داریم" باز هم سکوت... -"بهرحال هرکس با یه امیدی برا آینده میاد تو این کار، اگر من اینجا میام کنار، هیچ کس از من سوال نپرسید: فردا دیگران میان میگن آقا مثل مندنی قنواتی، مثل آقای عبادی، مثل آقای حاج سالم عبادی، مثل کی، مثل کی، مثل کی که رفتند توی مدارس و گم شدن....ما هم سرمون میاد..." آقای محترم که مدعی پست ریاست آموزش و پرورش هستید؛ واژه گم شدن؟؟؟؟؟?? واقعا واژه گم شدن؟؟؟؟؟ آن هم درباره شغل شریف معلمی؟؟؟ آن هم بعد از نام بردن از افراد محترم و بزرگواری چون جناب آقای مندنی قنواتی و آقایان عبادی؟؟؟؟؟ چه کسی گفته کارهای شایسته این بزرگواران فراموش شده است، حالا هرجا که مشغول به کار شده باشند؟؟؟؟؟؟!!!! ادبیات فاخرتان کجا رفته آقا؟؟؟؟ شاید در اذهان بسته که تنها به فکر تصدی پست هستند، شغل معلمی، یک‌نوع گمشدگی محسوب شود ولی مطمئن باشید انسان‌های شریف، در ذهنِ روشنِ آزاداندیشان، در هر پست یا منصبی که باشند، دارای جایگاه والا و بسزایی خواهند بود.... (عذرخواهی می‌نمایم از خوانندگان محترم، اگر در جایی جملات خوانا و واضح نیستند، در این تحلیل سعی شده است جهت حفظ بار معنایی کلمات، دقیقا عین جملاتی که ایشان گفته‌اند، در قالبی ایتالیک و با خط زیرجمله، استفاده بشود).
