گفت‌وگویی با حمیدرضا نوبختی

فرهنگسرای پتروشیمی امیرکبیر حامی و مشوق اصلی اساتید موسیقی منطقه

خورنا|باقر گل فر:حمیدرضا نوبختی متولد ۱۳۵۳ شهرستان اهواز، کارمند واحد آزمایشگاه پتروشیمی امیرکبیر است، خانواده آقای نوبختی با آغاز جنگ تحمیلی ناچار به مهاجرت به شهرستان بروجرد شدند، حمیدرضا از ۶ سالگی ساکن این شهرستان شد و دوران مدرسه و دبیرستان را در بروجرد سپری کرد، عمده تلاش وی پرداختن به هنر بود، برای ادامه تحصیل در رشته شیمی محض در دانشگاه دولتی خرم‌‌آباد به این شهرستان رفت.
آشنایی با دوستان اهل هنر نقطه عطف زندگی حمیدرضا نوبختی:
حمیدرضا در رابطه با آغاز فعالیت‌های هنری خود این گونه می‌گوید: به جهت آشنایی با دوستان هنرمندم در دانشگاه به هنر موسیقی علاقه‌مند شدم و زمان زیادی نگذشت که آموزش موسیقی را در کنار آقای علی یاری آغاز کردم، استاد یاری برای من فردی بسیار موثر بود که  نگاه خاص من نسبت به سه تار را موجب شد.
در ابتدای فعالیتم یکی از عمده‌ترین مشکلاتم، مخالفت خانواده‌ام با موسیقی بود، در آن زمان تقریبا اکثر خانواده‌های ایرانی با این عرصه مخالفت داشتند، با این وجود تصمیمم  برای یادگیری ساز سه‌تار به صورت کلاسیک جدی بود و در شرایطی که در مضیقه پرداخت شهریه کلاس بودم اما فراگیری هنر موسیقی را به طور جدی ادامه دادم.
برادرم نیز به موسیقی علاقه زیادی داشت و حامی و مشوق خوبی برای من در این مسیر بود، بعد از پایان دوران دانشجویی در خرم‌آباد، در سال ۷۶ برای سربازی به بروجرد رفتم و تا سال ۷۸ دوره‌های جدید را در محضر استاد ماشالله وحدتی از اساتید به نام موسیقی در بروجرد گذراندم، وی صاحب یکی از برترین آموزشگاه‌های غرب کشور به نام پرنیان است و از جمله معدود افرادی بود که نزد استاد علیزاده و  استاد طهماسبی کلاس گذرانده بود.
سال‌های  ۷۸ و ۷۹ کار تدریس را زیرنظر استاد شعاری معروف به آقای سه تار در آموزشگاه برادران کامکار آغاز کردم.
 
شروع تدریس موسیقی در آموزشگاه های موفق کشور:
شروع تدریس به صورت کلاس‌های خصوصی در شهرستان بروجرد بود،  به جهت اینکه راهنما و پشتوانه مالی خوبی نداشتم که راه درست پیشرفت در عرصه موسیقی را به من نشان دهد برای تآمین هزینه‌های زندگی ابتدا در سال ۷۹ تا ۸۰ به کار تراشکاری در اهواز مشغول شدم و در کنار این کار در آموزشگاه ماهوران اهواز موسیقی تدریس می کردم، سپس سال ۸۰ برای اشتغال در شرکت پایانه نفتی عازم جزیره خارک شدم و در کنار کار در این شرکت به صورت اقماری به تدریس و آموزش ادامه دادم و همواره پیگیر فراگیری آموزش‌های جدیدی در عرصه موسیقی نیز بودم، اواخر سال ۸۰ در محضر استاد بهروز همتی آموزش می‌دیدم و به گفته وی اگر قصد داشتم سه تار را ادامه دهم باید فراگیری این ساز را در نزد استاد شعاری بگذرانم،  اما به خاطر شرایط کاری موفق به حضور مستمر در کلاس نشدم که یقینا همین موضوع موجب می شد از تآثیر کلاس کاسته شود، از همین رو در کنار کلاس سایر اساتیدی مثل حمید سکوتی گاهی به کلاس استاد شعاری نیز  می‌رفتم.
آشنایی با خانم وحدتی و شروع یک ازدواج موفق:
در سال ۸۲ طی یک مراسم بسیار ساده با همسرم خانم آزاده وحدتی که برادرزاده یکی از اساتیدم بود، ازدواج کردم، خانواده همسرم  اهل موسیقی بودن و بسیار به این عرصه اهمیت می‌دادند، پدر خانم بنده از نوازندگان ویولن و برادر خانمم (یکی از شاگردان استاد حسین علیزاده) نوازنده تار و سه تار بودند.
ثمره این ازدواج دخترمان آوا است که اکنون با جدیت در حال فراگیری موسیقی سنتی و ساز قانون در محضر استاد پریچهر خواجه است، آوا به صورت ماهیانه برای حضور در کلاس این استاد بزرگوار عازم تهران می شود.
استخدام در پتروشیمی امیر کبیر و شروع فصلی جدید در زندگی:
به دلیل ماهیت خاص کار اقماری که در جزیره خارک به کار مشغول بودم و با نزدیک شدن متولد شدن فرزندم، فعالیت بر روی خشکی را ترجیح دادم، سال ۸۵ پس از قبولی در آزمون استخدامی پتروشیمی امیرکبیر به استخدام این شرکت درآمدم  و از آن پس ساکن بندرماهشهر شدم، زمان زیادی نگذشت که فروشگاه سازهای موسیقی را در بندرامام خمینی (ره)راه اندازی کردم و تدریس در این محل را آغازکردم، بعد از آشنایی با اداره فرهنگ و ارشاد بندرماهشهر به پیشنهاد انجمن موسیقی این اداره مسئولیت راه اندازی انجمن موسیقی بندرامام را به عهده گرفتم، با وجود پیشرفت خوبی در این انجمن و علاقه‌مند شدن افراد بسیاری به این عرصه اما به دلیل وجود مشکلاتی به کار در این انجمن ادامه ندادم.
تمرکز فعالیت های موسیقی خانواده نوبختی در فرهنگسرا امیرکبیر:
 در سال ۹۰ من و همسرم فعالیت آموزشی خود را در فرهنگسرای امیرکبیر متمرکز کردیم، در فرهنگسرای بوعلی نیز فعالیت می‌کردم و بعد از آن شاگردانم را در فرهنگسرای امیرکبیر جمع کردم، دلیل این کار این بود که فرهنگسرای امیرکبیر در رابطه با موسیقی از اساتید برای رشد و تعالی هنرجویان حمایت خوبی می‌کرد، از سال ۸۹ در این فرهنگسرا به تدریس مشغول هستم.
جزئیات خدمات ارزنده خانوده نوبختی به شهرستان در عرصه موسیقی:
در زمان فعالیت هنری در شهرستان بندرماهشهر، اجرای موسیقی سنتی به مدت ۵ شب  با اجرای آقای مفتاحی داشتیم ، وی  نوازنده سه‌تار بود و در سال ۸۶ یک گروه به نام راز و نیاز  تشکیل داده بود وکنسرتی نیز به همراه  وی و همسرشان خانم فرهانی و آقایان بزاز و به خوانندگی آقای بوشهری در تالار آوینی  به اجرا گذاشتیم.
از آن به بعد دیگر به خاطر استقبال کم مردم شهر، کنسرت سنتی به این شکل برگزار نشد، تا اینکه تصمیم گرفتیم به جهت آشنایی بیشتر مردم و ایجاد تحرک از اساتید به نام برای برگزاری کنسرت مشترک دعوت کنیم، در این راه با دعوت از استاد شعاری و تشکیل گروهی با شرکت نوازندگان این منطقه برای برگزاری کنسرت در بندرماهشهر برنامه‌ریزی کردیم اما به دلایلی در روز اجرا موفق به روی صحنه رفتن نشدیم و این قضیه ضربه سختی به ما وارد کرد.
اولین اجرای بزرگ موسیقی کودک نیز در تالار شهید آوینی به مدت دو شب اجرای خیریه در حمایت از انجمن کلیوی داشتیم که کاری تلفیقی از تئاتر و موسیقی بود و خوشبختانه کار بسیار موفقی شد، بخشی از عواید این کار به این انجمن تعلق گرفت، دومین اجرای ما در سال ۹۰ باز هم یک کار به صورت تلفیقی از موسیقی و تئاتر به خوانندگی و نوازندگی حدود ۲۰ نفر از کودکان بود، در کنار نوازندگان بزرگسال، کودکان همگی شاگرد خانم بنده بودند که در آن اجرا شرکت داشتند.
بعد از این اجرا‌ها، به دلیل بالابودن هزینه‌های اجرا و عدم برگشت هزینه‌ها قید اجراهای بزرگ در بندرماهشهر را زده و به کارهای کوچک بسنده کردیم،  با حمایت فرهنگسرای پتروشیمی امیرکبیر تاکنون دو اجرای هنرجویی در سالن اندیشه شهرک بعثت داشتیم که با استقبال خوبی همراه بود و مایه دلگرمی ما شد.
سال ۸۷نیزجشنواره موسیقی استان شرکت کردم  و به مقام دوم این جشنواره در رشته سه‌تار دست پیدا کردم، سال ۹۶  نیز دو اجرا در قونیه ترکیه به مناسبت بزرگداشت مولوی داشتیم.
تمام تلاش من برای حمایت از همسرم خانم وحدتی است، هزینه‌هایی که برای موسیقی انجام دادیم خیلی بیشتر از درآمدها بوده، ولی همیشه به عنوان یک کار جانبی بهش نگاه کردم، نگاه ما به موسیقی مالی نیست چراکه اگر اراده می‌کردیم می‌توانستیم درآمد خوبی کسب کنیم.
آقای مفتاحی یک گروه بزرگسال‌” کهن ساز”‌در تهران تشکیل داد و این موضوع باعث شد سالی یک بار در تهران اجرا داشته باشیم، تاکنون دو اجرا در سالن‌های ارسباران و دیوان شمس تهران داشتیم و برای مردادماه سال ۹۷ نیز یک اجرا در فرهنگسرای نیاوران تهران خواهیم داشت.
 
اهتمام به ارتقای کیفیت موسیقی کودک:
موسیقی، فرهنگ یک جامعه است و با تمام مراسمات آن جامعه عجین شده است، متاسفانه داریم از موسیقی سنتی و اصیل به بهانه پیشرفت در این عرصه دور می شویم و همین باعث می شود فرزندان ما نتوانند با این موسیقی خو بگیرند.
شهرستان بندرماهشهر چون خانه من است بیش از هر جای دیگر دوست دارم اما متآسفانه از امکانات خوبی در عرصه موسیقی برخوردار نیست و برخی افراد برای ادامه مسیر ناچار به نقل مکان به تهران هستند.
آموزش موسیقی کودکان کار بسیار حساسی است و هر گونه غفلت در تدریس این مرحله موجب دلزدگی کودک می شود و آینده این فرد را به خطر می اندازد.
متاسفانه در این منطقه این ضعف وجود دارد که نیازمند توجه و رسیدگی بیشتری است، آموزش سازهای سنتی برای کودکان  در این شهرستان وجود خارجی ندارد و این معضل بزرگی برای هنر موسیقی است، در حالی که کودکان مستعدی در این منطقه در این زمینه وجود دارد.
تمام تلاش من و همسرم برای سامان دهی آموزش موسیقی کودک در منطقه است، خوشبختانه بعد از گذشت ۴ اجرای گروهی کودکان با بازخوردهایی که دریافت شد خوشبختانه نشان از پیشرفت کار می دهد.
چشم اندازفعالیت ها:
به دنبال تحصیل در این رشته نیستم، در همین سطحی که هستم جوابگو نیازهای من بوده، اما همچنان در حال فراگیری هستم، به دلیل شرایط شغلی برای پیشرفت کار موسیقی نمی توانم بیش از این وقت بزارم اما بزرگترین هدفم در هنر موسیقی آشنایی خوب کودکان با این هنر است و تنها هدف نهایی من در این عرصه انتقال فرهنگ و هنر اصیل ایرانی به فرزندان این دیاروخصوصا فرزندم است، برای تحقق این موضوع به همراه همسرم نهایت تلاش و کوشش خود را به کار خواهیم بست.

https://mahshahr.news/119448کپی شد!
3341